عشق وعرفان | ||
سیر ابدی نمی دانم این سیر ابدی و این کشف و شهود و مستی بخش که هر روز و هر دم مرا در این اقیانوس اعظم و بی کرانه و بی انتهایی که خلسه و جذب و مراقبت و تامل و اشراق می نامند ولی نام دیگری دارد و نام ندارد که در نام نمی گنجد، فروتر می برد و غرقه تر می سازد. تا کجاها می کشد و تا کجاها می رسم؟ تا خدا و آن سوی دریای خدا تا کجا؟ آن سوی هر سویی تا چه می دانم؟ اما می دانم تا منزل مرگ خواهم رفت و می دانم که مرگ منزلی در نیمه ی راه است. آیا از آن سوی مرگ نیز سفری خواهد بود؟ کاشکی باشد! کاشکی از پس امروز بود فردایی! [ شنبه 89/8/15 ] [ 7:4 عصر ] [ سیدمحمدرنگینی ]
[ نظرات () ]
|
||